تنبطلغتنامه دهخداتنبط. [ ت َ ن َب ْ ب ُ ] (ع مص ) به نبطیان مانستن و خود را منسوب کردن به آنها. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برآوردن سخن را. || آب بیرون آوردن از چاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
تنبدلغتنامه دهخداتنبد. [ تَم ْ ب َ ] (اِ) خاموشی و سکوت و نوبه ٔ تب لرزه . (ناظم الاطباء). خاموشی و خموش بودن . (شرفنامه ٔ منیری ).
تنبیذلغتنامه دهخداتنبیذ. [ تَم ْ ] (ع مص ) افشردن . || انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بگنی ساختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
دمستانیلغتنامه دهخدادمستانی . [ دَ م ِ ] (اِخ ) احمدبن حسن بن علی دمستانی . او راست :انتخاب الجید من تنبیهات السید. (یادداشت مؤلف ).
مظفرلغتنامه دهخدامظفر. [ م ُ ظَف ْ ف َ] (اِخ ) معروف به مولا مظفر. به نام قاسم بن محمد منجم . او راست : تنبیهات المنجمین که به سال 1031 برای شاه عباس تألیف کرده است .وی منجم دربار بود. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا).
مرتدعلغتنامه دهخدامرتدع . [ م ُ ت َ دِ ] (ع ص ) بازایستنده از کاری . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع کننده .بازگردنده . (از متن اللغة). نعت فاعلی است از ارتداع به معنی رجوع و بازگشت : بدین مواعظ منزجر نشد و بدین تنبیهات مرتدع نگشت . (جهانگشای جوینی ).
اصفهانیلغتنامه دهخدااصفهانی . [ اِ ف َ ] (اِخ ) مظفربن محمدقاسم . منجم بودو بسال 1040 هَ . ق . درگذشت . او راست : تنبیهات المنجمین (بفارسی ). شرح بیست باب بیرجندی در علم نجوم . (از اسماء المؤلفین ج 2 ستون <span class="hl" dir="
گنابادیلغتنامه دهخداگنابادی . [ گ ُ ] (اِخ ) ملا مظفربن محمد قاسم بن مظفر گنابادی . از مشاهیر منجمین و ریاضیین عهد شاه عباس اول و با شیخ بهایی متوفی سال 1031 هَ . ق . معاصر و ازتألیفات اوست : 1 - اختیارات النجوم . <span class="