تنازللغتنامه دهخداتنازل . [ ت َ زُ ] (ع مص ) باهم کشش و پیکار کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): تنازل القوم ؛ نزلوا عن ابلهم الی خیلهم فتضاربوا. (اقرب الموارد).
تنازلدیکشنری عربی به فارسیواگذار کردن , تفويض کردن , ترک گفتن , محروم کردن (ازارث) , کناره گيري کردن , استعفا دادن
تنازلفرهنگ فارسی معین(ت زُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - پیکار کردن . 2 - فرود آمدن . 3 - استعفا کردن . 4 - فروتنی کردن .
تناجللغتنامه دهخداتناجل . [ ت َ ج ُ ] (ع مص ) باهم پیکار و نزاع کردن . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تناسل . (اقرب الموارد). رجوع به تناسل شود.
تنگوزئیللغتنامه دهخداتنگوزئیل . [ ت َ ] (ترکی ، اِ مرکب ) سال خوک ، سال دوازدهم دوره ٔ دوازده ساله ٔ ترکان .نام سال دوازدهم از دوره ٔ دوازده ساله ٔ تاریخ ترکان است ، و امروز خوک را طنقوز و دُنُز گویند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سال دوازدهم از دوره ٔ اثناعشری که سال خوک باشد. (ناظم الاطباء). رجوع
تنگوزییلفرهنگ فارسی معین(تَ) [ تُر. ] (اِمر.) سال خوک ، نام سال دوازدهم از سال های دوازده گانة ترکی .
متنازللغتنامه دهخدامتنازل . [ م ُ ت َ زِ ] (ع ص ) با همدیگر پیکار وکشش کننده . (آنندراج ) (منتهی الارب ). نزول کننده با همدیگر در میان میدان و پیکار کننده ٔ با همدیگر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تنازل شود.