تناتلغتنامه دهخداتنات . [ ت َن ْ نا ] (اِ) مأخوذ از فرانسه ، به اصطلاح کیمیا ملحی که از اسید تنیک ساخته می شود. (از ناظم الاطباء).
تناتفلغتنامه دهخداتناتف . [ ت َ ت ُ ] (ع مص ) برکنده شدن موی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). انتزاع . (اقرب الموارد). رجوع به تنتف و انتتاف شود.
تناتللغتنامه دهخداتناتل . [ ت َ ت ُ ] (ع مص ) دراز گردیدن و انبوه شدن علف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تآترلغتنامه دهخداتآتر.[ ت ِ آ ] (فرانسوی ، اِ) تئاتر مأخوذ از فرانسه و متداول در زبان فارسی . تماشاخانه . نمایش خانه . بازیگرخانه . صحنه یا جایی که بازیگران برای نشان دادن داست
تناتفلغتنامه دهخداتناتف . [ ت َ ت ُ ] (ع مص ) برکنده شدن موی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). انتزاع . (اقرب الموارد). رجوع به تنتف و انتتاف شود.
تناتللغتنامه دهخداتناتل . [ ت َ ت ُ ] (ع مص ) دراز گردیدن و انبوه شدن علف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تنتفلغتنامه دهخداتنتف . [ ت َ ن َت ْ ت ُ ] (ع مص ) تناتف . انتزاع . (اقرب الموارد). رجوع به تناتف شود.
متناتفلغتنامه دهخدامتناتف . [ م ُ ت َ ت ِ ] (ع ص ) موی که برکنده شود. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). موی کنده و ریخته شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تناتف شود.