تمیمیلغتنامه دهخداتمیمی . [ ت َ ] (اِخ ) محمد افندی از اولاد شیخ تمیمی مفتی مصر. او راست : الدر النظیم فی ام حکیم . رجوع به معجم المطبوعات ج 1 ص 642 شود.
تمیمیلغتنامه دهخداتمیمی . [ ت َ ] (اِخ ) عبدالقاهربن طاهربن محمد تمیمی مکنی به ابومنصور بغدادی . رجوع به ابومنصور بغدادی شود.
تمیمیلغتنامه دهخداتمیمی . [ ت َ ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن محمد تمیمی از مردم بغداد و مقیم موصل بود. شعر او پانصد ورقه است . (ابن الندیم ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
تمیمیلغتنامه دهخداتمیمی . [ ت َ ] (اِخ ) تقی الدین عبدالقادربن ... قاضی حنفی النحوی متوفی به سال 1005 وی حاشیه ای برالفیه ٔ ابن مالک در نحو دارد. (از اسماء المؤلفین ج 1 ص 599).
تمیمی الداریلغتنامه دهخداتمیمی الداری . [ ت َی ْ یُدْ دا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن تمیم بن صالح بن احمد الخطیب التمیمی الداری الخلیلی . او راست : نجاة الارواح فی احکام نکاح ، در فقه حنفی .
تمیمیةلغتنامه دهخداتمیمیة. [ ت َی ْ ی َ ] (اِخ ) از فرق غلات و مشبهه ٔ شیعه . از اصحاب زرارةبن اعین می باشند و بهمین سبب زراریه هم نامیده می شوند. این فرقه علم و قدرت و حیات و سمع
علقمه ٔ تمیمیلغتنامه دهخداعلقمه ٔ تمیمی . [ ع َ ق َ م َ ی ِت َ ] (اِخ ) ابن حاجب بن زرارةبن عدس . از واردشوندگان بر پیغمبر (ص ) بود. (از الاصابة ج 4 قسم اول ص 262).
علقمه ٔ تمیمیلغتنامه دهخداعلقمه ٔ تمیمی . [ ع َ ق َ م َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ابن هودةبن شماس بن بابایربوعی . رجوع به علقمه ٔ یربوعی شود.
عماره ٔ تمیمیلغتنامه دهخداعماره ٔ تمیمی . [ ع ُ رَ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ابن عقیل بن بلال بن جریربن عطیه ٔ کلبی یربوعی تمیمی . از شعرای یمامة در قرن سوم هجری . رجوع به عماره ٔ کلبی شود.
تمیمی الداریلغتنامه دهخداتمیمی الداری . [ ت َی ْ یُدْ دا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن تمیم بن صالح بن احمد الخطیب التمیمی الداری الخلیلی . او راست : نجاة الارواح فی احکام نکاح ، در فقه حنفی .
تمیمیةلغتنامه دهخداتمیمیة. [ ت َی ْ ی َ ] (اِخ ) از فرق غلات و مشبهه ٔ شیعه . از اصحاب زرارةبن اعین می باشند و بهمین سبب زراریه هم نامیده می شوند. این فرقه علم و قدرت و حیات و سمع
علقمه ٔ تمیمیلغتنامه دهخداعلقمه ٔ تمیمی . [ ع َ ق َ م َ ی ِت َ ] (اِخ ) ابن حاجب بن زرارةبن عدس . از واردشوندگان بر پیغمبر (ص ) بود. (از الاصابة ج 4 قسم اول ص 262).
علقمه ٔ تمیمیلغتنامه دهخداعلقمه ٔ تمیمی . [ ع َ ق َ م َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ابن هودةبن شماس بن بابایربوعی . رجوع به علقمه ٔ یربوعی شود.
عماره ٔ تمیمیلغتنامه دهخداعماره ٔ تمیمی . [ ع ُ رَ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ابن عقیل بن بلال بن جریربن عطیه ٔ کلبی یربوعی تمیمی . از شعرای یمامة در قرن سوم هجری . رجوع به عماره ٔ کلبی شود.