تمیز شکل ـ زمینة شنیداریauditory figure-grounddiscrimination, auditorydifferentiation, auditory selectivelistening, competing messagesintegrationواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی سامانة پردازش مرکزی در استخراج و دریافت اطلاعات صوتیِ مرتبط از نوفههای زمینهایِ متمایز
تمیزلغتنامه دهخداتمیز. [ ت َ ] (از ع ، اِمص ) عقل و هوش و ادراک و دریافت و فراست و بصیرت . (ناظم الاطباء) : که ایشان را تمیز نیست . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 90). وی را خرد و تمیز و
تمیزلغتنامه دهخداتمیز. [ ت َ م َی ْ ی ُ ] (ع مص ) از یکدیگر جدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). جدا شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم
فرایندهای شنیداری مرکزیcentral auditory processes, central auditory abilities, auditory skills, central auditory function, central auditory perceptionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندهای خاص دستگاه شنوایی مرکزی مانند مکانیابی و تمیز شنیداری که دستگاه شنوایی قادر به اجرای آنهاست نیز: فرایندهای شنیداری auditory processes