تموریانلغتنامه دهخداتموریان . [ ت َ ] (اِخ ) یکی از عشایر کوهستانی و شورشی ایران در زمان ساسانیان و رجوع به کتاب ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستن سن ترجمه ٔ رشید یاسمی شود.
تمورخانلغتنامه دهخداتمورخان . [ ت ِ ] (اِخ ) پسر میرخوند و صاحب روضةالصفا که کتاب پدر را مختصر کرده حبیب السیر نام نهاد. (ناظم الاطباء).
توریانلغتنامه دهخداتوریان . (اِخ ) دهی از دهستان چالدران است که در بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
تیموریانلغتنامه دهخداتیموریان . [ ت َ / ت ِ ] (اِخ ) (سلسله ) یا گورکانیان ایران (771 - 911 هَ . ق .) امیرتیمور کشوری وسیعو دولتی عظیم ایجاد کرد و خطه ٔ ماوراءالنهر را به مقامی از ا
تمورخانلغتنامه دهخداتمورخان . [ ت ِ ] (اِخ ) پسر میرخوند و صاحب روضةالصفا که کتاب پدر را مختصر کرده حبیب السیر نام نهاد. (ناظم الاطباء).
توریانلغتنامه دهخداتوریان . (اِخ ) دهی از دهستان چالدران است که در بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
تیموریانلغتنامه دهخداتیموریان . [ ت َ / ت ِ ] (اِخ ) (سلسله ) یا گورکانیان ایران (771 - 911 هَ . ق .) امیرتیمور کشوری وسیعو دولتی عظیم ایجاد کرد و خطه ٔ ماوراءالنهر را به مقامی از ا