26 فرهنگ

317 مدخل


تمسخر

tamasxor

مسخره ‌کردن؛ ریشخند کردن.

ریشخند

۱. استهزا، تیبا، ریشخند، فسوس، لودگی، مسخره
۲. ریشخند کردن، مسخره کردن، دست انداختن
۳. شوخی، لودگی

flippancy, gibe, jeer, mockery, ridicule, sarcasm, scoff, smirk