تنبکتیلغتنامه دهخداتنبکتی . [ تُم ْ ب ُ ] (اِخ ) احمدبن احمد عمر التکروری . مورخ و از مردم مغرب است . او راست : نیل الابتهاج بتطریز الدیباج . (از الاعلام زرکلی ج 1 ص 30).
تاکتیکلغتنامه دهخداتاکتیک . (فرانسوی ، اِ) فن بکار انداختن لشکر در حضور دشمن ، این لفظ از زبان فرانسه است و در فارسی مستعمل ، لیکن هنوز جزو زبان فارسی نشده است . (فرهنگ نظام ). تع
تبتیلغتنامه دهخداتبتی . [ ت َب ْ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آب دربخش مرکزی شهرستان شوشتر که در 11هزارگزی جنوب شوشتر و کنار راه اتومبیل رو شوشتر به بند قیر واقع است . دش
تنبکتیلغتنامه دهخداتنبکتی . [ تُم ْ ب ُ ] (اِخ ) احمدبن احمد عمر التکروری . مورخ و از مردم مغرب است . او راست : نیل الابتهاج بتطریز الدیباج . (از الاعلام زرکلی ج 1 ص 30).
تمبوکتولغتنامه دهخداتمبوکتو. [ ت ُ ] (اِخ ) تمبکتو. شهری است در سودان که در آفریقای وسطی واقع است و 6500 تن سکنه داردکه غالب آنان مسلمانند این شهر بر کنار رود نیجر قرار دارد و بهمی
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) التنبکتی یا تمبقطی بن احمدبن احمدبن عمربن محمد اقبت الصنهاجی الماسی السودانی ، معروف به باباو مکنی به ابوالعباس . مولد او به سال 963 هَ
عمارلغتنامه دهخداعمار. [ ع َم ْ ما ] (اِخ ) ابن سعود بکرنی . از حکام «تمبکتو». رجوع به عمار بکرنی (ابن سعود...) شود.