تمامریختholomorphواژههای مصوب فرهنگستانحاصلضرب نیممستقیم یک گروه و گروه خودریختیهای آن، با عمل طبیعی
تابع تمامریختholomorphic functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی مختلطمقدار از یک یا چند متغیر مختلط که متناظر با هر نقطه از دامنة تعریف آن، یک همسایگی وجود داشته باشد که تابع در آن همسایگی به معنی مختلط، مشتقپذیر اس
تابع تمامریختholomorphic functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی مختلط از یک یا چند متغیر مختلط که بهازای هر نقطه از دامنة تعریف آن، یک همسایگی در فضای مختصات مختلط وجود دارد و تابع در آن همسایگی نسبت به متغیر مختلط،
حوزۀ تمامریختیdomain of holomorphyواژههای مصوب فرهنگستانحوزهای در Cn با این ویژگی که تابعی تمامریخت بر آن وجود دارد که بهطور تمامریخت قابل گسترش به حوزهای بزرگتر نیست
غلاف تمامریختکوژholomorphically convex hullواژههای مصوب فرهنگستانفرمولدار متـ . غلاف تمامریختمحدب
حوزۀ تمامریختیdomain of holomorphyواژههای مصوب فرهنگستانحوزهای در Cn با این ویژگی که تابعی تمامریخت بر آن وجود دارد که بهطور تمامریخت قابل گسترش به حوزهای بزرگتر نیست
غلاف تمامریختکوژholomorphically convex hullواژههای مصوب فرهنگستانفرمولدار متـ . غلاف تمامریختمحدب
تابع برخهریختmeromorphic functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی مختلط بر مجموعة بازی از صفحة مختلط که در همة نقاط آن مجموعه، بهجز در قطبهای تابع، تمامریخت است