تلکمینلغتنامه دهخداتلکمین . [ ت ِ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرودشت است که در بخش زرقان شهرستان شیراز واقع است و 210 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
تبکملغتنامه دهخداتبکم . [ت َ ب َک ْ ک ُ ] (ع مص ) تبکم کلام بر کسی ؛ بند گردیدن سخن بر او. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). درماندن در سخن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم ال
تلکمینلغتنامه دهخداتلکمین . [ ت ِ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرودشت است که در بخش زرقان شهرستان شیراز واقع است و 210 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
ذات العنیقلغتنامه دهخداذات العنیق . [ تُل ْ ع ُ ن َ ] (اِخ ) آبی است نزدیک حاجر بر طریق حاجیان کوفه به مکه بر یک میلی نُشناش . شاعر گوید : الا تلکما ذات العنیق کأنّهاعجوز نفی عنها اق
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن بکرالعبدی مکنی به ابوطالب . صاحب کتاب شرح ایضاح ابوعلی فارسی . او عالمی نحوی و لغوی و قیم بقیاس و افتنان در علوم عربیت است . و از قا
تبکملغتنامه دهخداتبکم . [ت َ ب َک ْ ک ُ ] (ع مص ) تبکم کلام بر کسی ؛ بند گردیدن سخن بر او. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). درماندن در سخن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم ال