تاکانهلغتنامه دهخداتاکانه . [ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان است . این ده در هشت هزارگزی شمال باختری ده شیخ و دوهزارگزی قالیچه قرار دارد. سرزمینی
تالکانلغتنامه دهخداتالکان . [ ] (اِخ ) صاحب انجمن آرا و به تبعیت او مؤلف آنندراج ، طالقان را معرب این کلمه دانسته اند: «تالکان و تلکان ، نام دو ولایت است یکی در خراسان و دیگری در
تبکانلغتنامه دهخداتبکان . [ ] (اِ) در لغت فرس اسدی چ پاول هورن ذیل کلمه ٔ تبوک آمده : «طبقی باشد که بر مثال دفی بود چوبین و بقّالان دارند و گروهی تبکان گویند از مردم عامه ٔ طوس »
ترکان خاتونلغتنامه دهخداترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) بنت طغماج خان بن بوغراخان و زوجه ٔ ملکشاه سلجوقی بود. چون وی خواهان آن بود که فرزندش محمود با وجود صغر سن به ولایت عهدی ملکشاه برگز
ترکان خاتونلغتنامه دهخداترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) خواهر اتابک یزد علأالدین و زوجه ٔ اتابک محمدبن سعدبن ابی بکر (658 - 660 هَ . ق .) بود چون ابوسعد درگذشت پسر صغیرش محمد نامزداتابکی
تالکانلغتنامه دهخداتالکان . [ ] (اِخ ) صاحب انجمن آرا و به تبعیت او مؤلف آنندراج ، طالقان را معرب این کلمه دانسته اند: «تالکان و تلکان ، نام دو ولایت است یکی در خراسان و دیگری در
تاکانهلغتنامه دهخداتاکانه . [ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان است . این ده در هشت هزارگزی شمال باختری ده شیخ و دوهزارگزی قالیچه قرار دارد. سرزمینی
تبکانلغتنامه دهخداتبکان . [ ] (اِ) در لغت فرس اسدی چ پاول هورن ذیل کلمه ٔ تبوک آمده : «طبقی باشد که بر مثال دفی بود چوبین و بقّالان دارند و گروهی تبکان گویند از مردم عامه ٔ طوس »
ترکان خاتونلغتنامه دهخداترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) بنت طغماج خان بن بوغراخان و زوجه ٔ ملکشاه سلجوقی بود. چون وی خواهان آن بود که فرزندش محمود با وجود صغر سن به ولایت عهدی ملکشاه برگز
ترکان خاتونلغتنامه دهخداترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) خواهر اتابک یزد علأالدین و زوجه ٔ اتابک محمدبن سعدبن ابی بکر (658 - 660 هَ . ق .) بود چون ابوسعد درگذشت پسر صغیرش محمد نامزداتابکی