تلمبۀ هواراندair-lift pumpواژههای مصوب فرهنگستانتلمبهای که لولۀ بالابرندۀ عمودی آن را در فاضلاب یا لجن فرومیبرند و هوای فشرده به لوله تزریق میکنند تا از اختلاط حبابهای ریز هوا با فاضلاب یا لجن، مخلوطی سبک
تلمبۀ زیرآبیsubmersible pumpواژههای مصوب فرهنگستانتلمبهای که همراه با موتور برقی خود درون محفظۀ آببندیشدهای قرار دارد و میتواند در زیر آب کار کند
تلمبهلغتنامه دهخداتلمبه . [ ت ُ ل ُ ب َ / ب ِ] (اِ) پمپ . ناسوس . اسبابی است که بوسیله ٔ آن هوا یا گاز یا مایعی را از جایی بجایی منتقل سازند. تلمبه ها با فشار هوا کار می کنند. در
افشاندنلغتنامه دهخداافشاندن . [ اَ دَ ] (مص ) برافشاندن . افشانیدن . فشاندن . (شرفنامه ٔ منیری ). ریختن . (مؤید الفضلاء). ریختن و پاشیدن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پاشیدن . (از
سرنگفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهتلمبۀ کوچک شیشهای یا فلزی یا پلاستیکی با سوزن توخالی که بهوسیلۀ آن داروی مایع را در زیر پوست یا میان رگ داخل میکنند.
آبدزدکفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (زیستشناسی) حشرهای قهوهایرنگ با بالهای کوچک و پاهای تیز که بهوسیلۀ آن سوراخهایی در زیرزمین حفر میکند و به ریشۀ گیاهان آسیب میرساند. شبها بیرون می
تلمبهلغتنامه دهخداتلمبه . [ ت ُ ل ُ ب َ / ب ِ] (اِ) پمپ . ناسوس . اسبابی است که بوسیله ٔ آن هوا یا گاز یا مایعی را از جایی بجایی منتقل سازند. تلمبه ها با فشار هوا کار می کنند. در