تلفاتلغتنامه دهخداتلفات . [ ت َ ل َ ] (ع اِ) ج ِ تلف . ضایعات . هلاکها. مرگ و میرها: زلزله ٔ بوئین زهرای قزوین تلفات فراوانی دربرداشت . جنگ جهانی دوم تلفات سنگینی داشت .
تلفاتcasualty 1واژههای مصوب فرهنگستانهر فردی که ازنظر سازمان نظامی با وضعیتی به یکی از صورتهای زیر ازدسترفته تلقی میشود: مرده یا مفقودالاثر یا بیمار یا زخمی یا در مکان نامعلوم
دفاع غیرنظامیcivil defenseواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ اقدامات غیرنظامی برای کاهش تلفات جانی و مالی ناشی از حملۀ دشمن
صلیبفرهنگ فارسی عمید۱. دو چوب متقاطع به شکل که در روم باستان برای اعدام محکومین استفاده میشد؛ چلیپا.۲. نمادی به شکل که به اعتقاد مسیحیان عیسی را به آن آویختهاند و نزد آنان مقدس شمرده میشود؛ چلیپا.۳. [مجاز] زلف معشوق.۴. هر نقش یا طرح به شکل .۵. (نجوم) از صورتهای فلکی نیمکرۀ شمالی؛ دل
صلیب احمرلغتنامه دهخداصلیب احمر. [ ص َ ب ِ اَ م َ ] (اِخ )صلیب سرخ . نام مؤسسه ٔ بین المللی است که بمنظور کمک های عمومی در مواقع لازم به کشورها و نواحیی که دچار خسارت مالی و تلفات جانی میشوند بوجود آمده است . نام این مؤسسه در ترکیه به «هلال احمر» و در ایران به «شیر و خورشید سرخ » بدل شده است . ج
خدابندهلغتنامه دهخداخدابنده . [ خ ُ ب َ دَ/ دِ ] (اِخ ) لقب سلطان محمد اولجایتو پادشاه مغولی است که از سال 703 تا 716 هَ .ق . بر ایران و متصرفات مغولی در حوالی ایران حکومت کرد. اینک شرح حال اوبن
تلفاتلغتنامه دهخداتلفات . [ ت َ ل َ ] (ع اِ) ج ِ تلف . ضایعات . هلاکها. مرگ و میرها: زلزله ٔ بوئین زهرای قزوین تلفات فراوانی دربرداشت . جنگ جهانی دوم تلفات سنگینی داشت .
تلفاتcasualty 1واژههای مصوب فرهنگستانهر فردی که ازنظر سازمان نظامی با وضعیتی به یکی از صورتهای زیر ازدسترفته تلقی میشود: مرده یا مفقودالاثر یا بیمار یا زخمی یا در مکان نامعلوم
تلفاتلغتنامه دهخداتلفات . [ ت َ ل َ ] (ع اِ) ج ِ تلف . ضایعات . هلاکها. مرگ و میرها: زلزله ٔ بوئین زهرای قزوین تلفات فراوانی دربرداشت . جنگ جهانی دوم تلفات سنگینی داشت .
تلفاتcasualty 1واژههای مصوب فرهنگستانهر فردی که ازنظر سازمان نظامی با وضعیتی به یکی از صورتهای زیر ازدسترفته تلقی میشود: مرده یا مفقودالاثر یا بیمار یا زخمی یا در مکان نامعلوم