تلغودهلغتنامه دهخداتلغوده .[ ت َ دَ ] (ع اِ) ریشه ای که بطور متوسط شبیه سیب زمینی است ولی طعمی ناگوار دارد و عرب بادیه نشین در هنگام ناداری و سختی آن را خورند. (از دزی ج 1 ص 151).
تلغبلغتنامه دهخداتلغب . [ ت َ ل َغ ْ غ ُ ] (ع مص ) مانده گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دور و دراز راندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (
تلغرافلغتنامه دهخداتلغراف . [ ت ِ غ َ ] (معرب ، اِ) معرب تلگراف . رجوع به تلگراف و نشوء اللغة ص 79 و 98 شود.
تلغفلغتنامه دهخداتلغف . [ ت َ ل َغ ْ غ ُ ] (ع مص ) آماده ٔ گرفتن سرکسی شدن شیر و اشتر. (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). || شتافتن در خوردن چیزی با دست بی خائیدن آن . (از
تلغملغتنامه دهخداتلغم . [ ت َ ل َغ ْ غ ُ ] (ع مص ) خوشبوی آلودن در ملاغم دهن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ملاغم جنبانیدن وقت سخن گفتن . (منته
joyedدیکشنری انگلیسی به فارسیشاد، شادی کردن، خوشحال کردن، لذت بردن از، خوشی کردن، خوشی دادن، مشعوف ساختن
تلغودهلغتنامه دهخداتلغوده .[ ت َ دَ ] (ع اِ) ریشه ای که بطور متوسط شبیه سیب زمینی است ولی طعمی ناگوار دارد و عرب بادیه نشین در هنگام ناداری و سختی آن را خورند. (از دزی ج 1 ص 151).
تلغبلغتنامه دهخداتلغب . [ ت َ ل َغ ْ غ ُ ] (ع مص ) مانده گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دور و دراز راندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (
تلغرافلغتنامه دهخداتلغراف . [ ت ِ غ َ ] (معرب ، اِ) معرب تلگراف . رجوع به تلگراف و نشوء اللغة ص 79 و 98 شود.
تلغفلغتنامه دهخداتلغف . [ ت َ ل َغ ْ غ ُ ] (ع مص ) آماده ٔ گرفتن سرکسی شدن شیر و اشتر. (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). || شتافتن در خوردن چیزی با دست بی خائیدن آن . (از
تلغملغتنامه دهخداتلغم . [ ت َ ل َغ ْ غ ُ ] (ع مص ) خوشبوی آلودن در ملاغم دهن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ملاغم جنبانیدن وقت سخن گفتن . (منته