تلاؤملغتنامه دهخداتلاؤم . [ ت َ ءُ ] (ع مص ) کفشیر پذیرفتن جراحت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). استصلاح . (اقرب الموارد).
تلاوملغتنامه دهخداتلاوم . [ ت َ وُ ] (ع ص ) یکدیگر را ملامت کردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). همدیگر را نکوهیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموا
تاوماالرهاویلغتنامه دهخداتاوماالرهاوی . [ مَرْ رَ ی ی ] (اِخ ) از علمای نصاری و او راست : رساله ای خطاب بخواهر خویش در ذکر ماجرای میان او و مخالفین وی به اسکندریه . (ابن النسیم ).
تداوملغتنامه دهخداتداوم . [ ت َ وُ ] (ع مص ) انبوهی کردن کار بر کسی . (تاج المصادر بیهقی ). تدائم . رجوع به تدائم شود.
تداوملغتنامه دهخداتداوم . [ ت َ وُ ] (ع مص ) گرد برگشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || تداوم مرغ در هوا؛ تحلیق آن . (ذیل اقرب الموارد از الاساس ).
تساوملغتنامه دهخداتساوم . [ ت َ وُ ] (ع مص ) بها کردن متاع . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گفتگو کردن فروشنده و خریدار در بهای کالا و بحد متوسط توافق کردن . (از متن اللغة) (از ا
تلاوملغتنامه دهخداتلاوم . [ ت َ وُ ] (ع ص ) یکدیگر را ملامت کردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). همدیگر را نکوهیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموا
تذامرلغتنامه دهخداتذامر. [ ت َ م ُ ] (ع مص ) یکدیگر را برانگیختن برجنگ و برانگیخته شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یکدیگر را برانگیختن بر قتال . (از المنجد). || ت
متلاوملغتنامه دهخدامتلاوم .[ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) یکدیگر را نکوهنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). همدیگر را نکوهنده و ملامت کننده . (ناظم الاطباء). رجوع به تلاو
تلافقلغتنامه دهخداتلافق . [ ت َ ف ُ ] (ع مص ) خداوند کارهای درست و آراسته شدن قوم ، یقال : تلافقوا؛ ای تأمت امورهم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد