تلانجلغتنامه دهخداتلانج . [ ت َ / ت َ ن َ ] (اِ) بانگ و مشغله و شور و غلغله را گویند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تانجورهلغتنامه دهخداتانجوره . [ رَ ] (اِخ ) تانجور. رجوع به تانجور و قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه ٔ «تانجاور» شود.
تالنجلغتنامه دهخداتالنج . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. در 21هزارگزی شمال باختری ایذه ، کنار راه مالرو سکوری به کوه کمرون واقع است . جلگه ای است گرمسیر و 15
تانجورلغتنامه دهخداتانجور. (اِخ ) شهری است به هند (مدرس )، 60000 تن سکنه دارد و یکی از شهرهای مقدس هندیان است . رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل «تانجاور» شود.
تانجورهلغتنامه دهخداتانجوره . [ رَ ] (اِخ ) تانجور. رجوع به تانجور و قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه ٔ «تانجاور» شود.
تالنجلغتنامه دهخداتالنج . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. در 21هزارگزی شمال باختری ایذه ، کنار راه مالرو سکوری به کوه کمرون واقع است . جلگه ای است گرمسیر و 15
تانجورلغتنامه دهخداتانجور. (اِخ ) شهری است به هند (مدرس )، 60000 تن سکنه دارد و یکی از شهرهای مقدس هندیان است . رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل «تانجاور» شود.