تقیلغتنامه دهخداتقی . [ ت َ ] (اِخ ) (میرزا...)علی آبادی . صاحب دیوان انشاء فتحعلی شاه قاجار است . وی متخلص به «صاحب » بود. رجوع به مجمح الفصحاء در ذکر شعرای معاصر مؤلف و سبک
تقیلغتنامه دهخداتقی . [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل که 398 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
تقیلغتنامه دهخداتقی . [ ت َ ] (اِخ ) لقب امام ثانی حسن بن علی المرتضی . رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 21 شود.
تقیلغتنامه دهخداتقی . [ ت َ ] (اِخ ) لقب امام محمدبن علی بن موسی الرضا،امام نهم شیعه ٔ اثناعشریه است . رجوع به جواد شود.
تقیلغتنامه دهخداتقی . [ ت َ ] (اِخ ) میرزا... از شعرای دوره ٔصفویه و معاصر شاه سلیمان است و این بیت از اوست :در فضای تنگ دل راحت نمیگیرد قرارگویی آبادانئی نزدیک این ویرانه نیست
طغیلغتنامه دهخداطغی . [ طَغ ْی ْ ] (ع مص ) درگذشتن از اندازه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). از حد درگذشتن . (تاج المصادر بیهقی ). زیاده روی . تجاوز از حد. تجاوز از قدر. اعتداء از
طغیلغتنامه دهخداطغی .[ طَ غا ] (اِخ ) توقای برلاس . از امرای عصر تیموری . (حبیب السیر چ تهران ج 2 ص 141). و رجوع به طغا شود.
تقی آبادلغتنامه دهخداتقی آباد. [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرحمت آباد که در بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع است و 837 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
تقی آبادلغتنامه دهخداتقی آباد. [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فندرسک که در بخش رامیان شهرستان گرگان واقع است و 240 تن سکنه دارد. محصول آنجا غله و توتون و لبنیات است . (از فرهنگ جغ
تقی اصفهانیلغتنامه دهخداتقی اصفهانی . [ ت َ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) وی برای کسب کمالات به هندوستان سفر کرد و مدتی در خدمت ابراهیم قطب شاه درآمد و سپس به حج رفت و در این سفر درگذشت . از اوس
تقی اصفهانیلغتنامه دهخداتقی اصفهانی . [ ت َ ی ِ اِ ف َ ](اِخ ) وی به هندوستان رفت و در خدمت جهانگیر شاه درآمد و مربی شاهزاده پرویز گردید. این بیت از اوست :آن خون دل فشاند و این خون دل
تقی شوشتریلغتنامه دهخداتقی شوشتری . [ ت َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) از شعرا و علمای ایران است وی به هندوستان مهاجرت کرد و در خدمت اکبرشاه مأمور تهیه ٔ نثری از شاهنامه شد ولی در این کار توفیق
تقی آبادلغتنامه دهخداتقی آباد. [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرحمت آباد که در بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع است و 837 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
تقی آبادلغتنامه دهخداتقی آباد. [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فندرسک که در بخش رامیان شهرستان گرگان واقع است و 240 تن سکنه دارد. محصول آنجا غله و توتون و لبنیات است . (از فرهنگ جغ
تقی اصفهانیلغتنامه دهخداتقی اصفهانی . [ ت َ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) وی برای کسب کمالات به هندوستان سفر کرد و مدتی در خدمت ابراهیم قطب شاه درآمد و سپس به حج رفت و در این سفر درگذشت . از اوس
تقی اصفهانیلغتنامه دهخداتقی اصفهانی . [ ت َ ی ِ اِ ف َ ](اِخ ) وی به هندوستان رفت و در خدمت جهانگیر شاه درآمد و مربی شاهزاده پرویز گردید. این بیت از اوست :آن خون دل فشاند و این خون دل
تقی شوشتریلغتنامه دهخداتقی شوشتری . [ ت َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) از شعرا و علمای ایران است وی به هندوستان مهاجرت کرد و در خدمت اکبرشاه مأمور تهیه ٔ نثری از شاهنامه شد ولی در این کار توفیق