تقطاعلغتنامه دهخداتقطاع . [ ت ِ ق ِطْ طا ] (ع مص ) بریدن و جدا کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خشک گردانیدن خرما را. || بازداشتن کسی را از حق وی
تطاعملغتنامه دهخداتطاعم . [ ت َ ع ُ ] (ع مص ) داخل کردن کبوتر نر دهن را در دهن کبوتر ماده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تطاعنلغتنامه دهخداتطاعن . [ ت َ ع ُ ] (ع مص ) با یکدیگر نیزه زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تقاعد ورزیدنلغتنامه دهخداتقاعد ورزیدن . [ ت َ ع ُ وَ دَ ] (مص مرکب ) تقاعد کردن . رجوع به ماده ٔ قبل شود.
تقاطعلغتنامه دهخداتقاطع. [ ت َ طُ ] (ع مص ) ازیکدیگر بریدن . (زوزنی ). بریدن دو گروه از یکدیگر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). باهم قطع نمودن یکدیگر را. (غیاث اللغات ) (آنندراج )
قطعلغتنامه دهخداقطع. [ ق َ ] (ع مص ) بریدن و جدا کردن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). گویند: قطعه قطعاً و مَقْطَعاً و تِقِطّاعاً. || گذشتن : قطع النهر قطعاً و قطوعاً؛ عَبَره .
بریدنلغتنامه دهخدابریدن . [ ب ُ دَ / ب ُرْ ری دَ ] (مص ) قطع کردن . (آنندراج ).جدا کردن . (ناظم الاطباء). جدا کردن با آلتی برنده چون کارد و غیره . (یادداشت دهخدا). اًبتات . اًترا
تطاعملغتنامه دهخداتطاعم . [ ت َ ع ُ ] (ع مص ) داخل کردن کبوتر نر دهن را در دهن کبوتر ماده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تطاعنلغتنامه دهخداتطاعن . [ ت َ ع ُ ] (ع مص ) با یکدیگر نیزه زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تقاعد ورزیدنلغتنامه دهخداتقاعد ورزیدن . [ ت َ ع ُ وَ دَ ] (مص مرکب ) تقاعد کردن . رجوع به ماده ٔ قبل شود.