تفکیکلغتنامه دهخداتفکیک . [ ت َ ] (ع مص ) از هم بگشادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). جدا کردن دو چیز از یکدیگر. (آنندراج ). جداکردگی چیزی از دیگری . (ناظم الاطباء). || رهانیدن و خلاص کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جدا کردن و خلاص کردن . (از اقرب الموارد).
تفککلغتنامه دهخداتفکک . [ ت َ ف َک ْ ک ُ ] (ع مص ) از هم واشدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). نزدیک زادن رسیدن ناقه ، پس فروهشته و سست گردیدن گرداگرد فرج وی و بزرگ گشتن پستانش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نیک آرزومند نر گردیدن ماده شتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)
تفکیک اجزاcomponent separationواژههای مصوب فرهنگستانجداسازی یا دستهبندی پسماندها برحسب اجزای تشکیلدهندۀ آنها
تفکیک بسامدfrequency deconflictionواژههای مصوب فرهنگستانروالی در مدیریت سامانمند که در نتیجۀ آن کاربرد طیف الکترومغناطیسی برای کارکردهای عملیاتی و ارتباطی و اطلاعاتی هماهنگ میشود
بازترکیب تفکیکیdissociative recombination, dissociative reactionواژههای مصوب فرهنگستانفرایند ترکیب مجدد الکترون با یون مثبت مولکول و متعاقب آن تجزیة مولکول به اتمهای سازندة آن
تبارزایی تفکیکیresolved phylogenyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تبارزایی که روابط خویشاوندی را با انشعابهای دوشاخه نشان میدهد
تفکیک اجزاcomponent separationواژههای مصوب فرهنگستانجداسازی یا دستهبندی پسماندها برحسب اجزای تشکیلدهندۀ آنها
تفکیک بسامدfrequency deconflictionواژههای مصوب فرهنگستانروالی در مدیریت سامانمند که در نتیجۀ آن کاربرد طیف الکترومغناطیسی برای کارکردهای عملیاتی و ارتباطی و اطلاعاتی هماهنگ میشود
تفکیکپذیری برداشت مغناطیسیmagnetic survey resolutionواژههای مصوب فرهنگستانقابلیت تفکیک شدن طولموج و دامنه که با استفاده از ابزارهای ویژه (instrumentation) و روشهای دادهبرداری و نرمافزار نوفهزدایی قابل دستیابی است
تفکیکپذیری جانبیlateral resolutionواژههای مصوب فرهنگستانقابلیت جدایش دادههای میدان پتانسیل در جهت افقی
تفکیکپذیری دامنهamplitude resolutionواژههای مصوب فرهنگستانبرآورد کمّی کوچکترین دامنة نشانک/ سیگنال مغناطیسی یا گرانی که بهصورت عینی قابل آشکارسازی است
توان تفکیکresolusion, resolving powerواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی سامانۀ نوری در جداسازی دو نقطۀ جداازهم
گرمای تفکیکheat of dissociationواژههای مصوب فرهنگستانانرژی لازم برای تفکیک عناصر سازندۀ یک مول از مادۀ معین در حالت گازی
مواد مبدأتفکیکsource separated materialsواژههای مصوب فرهنگستانپسماندهایی که در محل تولید تفکیک شدهاند