فشنگلغتنامه دهخدافشنگ . [ ف ِ ش َ ] (اِ) لوله ای کوتاه فلزی یا مقوایی که در آن باروت تعبیه شده و برای تیراندازی با اسلحه ٔ گرم (تفنگ ، انواع تپانچه ) به کار رود. (فرهنگ فارسی مع
کلغتنامه دهخداک . (حرف ) حرف بیست و پنجم از الفبای فارسی و بیست و دوم از حروف هجای عرب و یازدهم از حروف ابجد و نام آن کاف است . و در حساب جُمَّل آن را بیست گیرند و برای تشخیص