تفضیضلغتنامه دهخداتفضیض . [ ت َ ] (ع مص ) به سیم کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). سیم کوب و سیم اندود کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از صراح ) (از اقرب الم
تفضیضفرهنگ انتشارات معین(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - نقره کوب کردن ، سیم اندود کردن . 2 - آب نقره دادن .
تجضیضلغتنامه دهخداتجضیض . [ ت َ ] (ع مص ) آهنگ کردن به جنگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): جضض علیه بالسیف ؛ با چابکی و جلدی حمله ور شدن . (از قطر المحیط). || سخت دویدن . (منتهی
تحضیضلغتنامه دهخداتحضیض . [ ت َ ](ع مص ) برافژولیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). برافژولیدن یعنی بارغبت کردن . (دهار). برانگیختن کسی را بر جنگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)
تخضیضلغتنامه دهخداتخضیض . [ ت َ ] (ع مص ) آراستن کسی را به مهره های خَضَض . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آراستن کسی را به مهره های خرد و سفیدکه کودکان پوشند. (از اقرب الموارد)
ترضیضلغتنامه دهخداترضیض . [ ت َ ] (ع مص ) نیک خورد کردن . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). شکستن به قطعات بزرگ . (ناظم الاطباء).
تعضیضلغتنامه دهخداتعضیض . [ ت َ ] (ع مص ) خارخورانیدن شتر را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || از چاه عضوض آب خورانیدن شتر را. (منتهی الارب ) (آنندر
پراکندهلغتنامه دهخداپراکنده . [ پ َ ک َ / دَ / دِ ] (ن مف . ق ) متفرّق . کراشیده . متشتت . شَذَرمَذَر. مذرورة. منثور. نَشَر. منتشر. منتشره . پریشان . مُنفّض . مَبثوث . مُنْبّث . بَ
آبلغتنامه دهخداآب . (اِ) (اوستائی آپ ap، سانسکریت آپ َ apa، پارسی باستانی آپی api، پهلوی آپ ap) مایعی شفاف بی مَزه و بوی که حیوان از آن آشامد و نبات بدان تازگی و تری گیرد. و آ
تجضیضلغتنامه دهخداتجضیض . [ ت َ ] (ع مص ) آهنگ کردن به جنگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): جضض علیه بالسیف ؛ با چابکی و جلدی حمله ور شدن . (از قطر المحیط). || سخت دویدن . (منتهی
تحضیضلغتنامه دهخداتحضیض . [ ت َ ](ع مص ) برافژولیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). برافژولیدن یعنی بارغبت کردن . (دهار). برانگیختن کسی را بر جنگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)
تخضیضلغتنامه دهخداتخضیض . [ ت َ ] (ع مص ) آراستن کسی را به مهره های خَضَض . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آراستن کسی را به مهره های خرد و سفیدکه کودکان پوشند. (از اقرب الموارد)