تفدیکلغتنامه دهخداتفدیک . [ ت َ ] (ع مص ) پنبه زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
پنبه زدنلغتنامه دهخداپنبه زدن . [ پَم ْ ب َ / ب ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) بیرون کردن پنبه از تخم . حلاجی کردن پنبه . تندیف . نَدف . حَلج . نَدش . (منتهی الارب ). || پر کردن پنبه در چیزی : هر روز بهر پنبه زدن بر دواج چرخ صبح از عمود مشته