26 فرهنگ

531 مدخل


تفتین

taftin

فتنه ‌انگیختن؛ فتنه‌ افکندن؛ آشوب‌ کردن؛ فتنه برپا کردن.

۱. دوبههمزنی، سخنچینی، نمامی
۲. شورشگری، غمز، فتنهانگیزی، فساد، فسادانگیزی، آشوبش
۳. فتنه انگیختن، آشوببه پا کردن

troublemaking