26 فرهنگ

515 مدخل


تفاله

tofāle

باقی‌ماندۀ چیزی پس از فشردن و گرفتن آب آن: تفالهٴ چغندر، تفالهٴ سیب.

بقایا، پسمانده، تهمانده، تفل، ثفل، درد، رسوب، ملاس

dregs, dross, refuse, residual, residuary, residue, scum, waste