تفالهلغتنامه دهخداتفاله . [ ت ُ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) از تف ، آب دهان و آله ، ادات نسبت . لفاظه . ثفل . کنجاره ٔ هر چیزی . بقیه ٔ میوه و امثال آن که آب آن را به کوفتن یا فشردن ی
تفالهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهباقیماندۀ چیزی پس از فشردن و گرفتن آب آن: تفالهٴ چغندر، تفالهٴ سیب.