طقسدیکشنری عربی به فارسیهوا , تغيير فصل , اب و هوا , باد دادن , در معرض هوا گذاشتن , تحمل يابرگزارکردن
طقسلغتنامه دهخداطقس . [ طَ] (معرب ، اِ) طریقه ، و بر طریقه ٔ دینی غلبه یافته است . (از اقرب الموارد). و رجوع به دزی ج 2 ص 49 شود.
تغسرلغتنامه دهخداتغسر. [ ت َ غ َس ْ س ُ ] (ع مص ) مشتبه و آمیخته گردیدن کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). التباس و اختلاط کار. (از اقرب الموارد). || پیچیده و درهم گ
تغسللغتنامه دهخداتغسل . [ ت َ غ َس ْ س ُ ] (ع مص ) غسل آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تغسیللغتنامه دهخداتغسیل . [ ت َ ] (ع مص ) مبالغه نمودن در شستن اندام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پاک گردانیدن گناه و جز آن : غسل اﷲ حوبک ؛ ای
تغسرلغتنامه دهخداتغسر. [ ت َ غ َس ْ س ُ ] (ع مص ) مشتبه و آمیخته گردیدن کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). التباس و اختلاط کار. (از اقرب الموارد). || پیچیده و درهم گ
تغسللغتنامه دهخداتغسل . [ ت َ غ َس ْ س ُ ] (ع مص ) غسل آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تغسیللغتنامه دهخداتغسیل . [ ت َ ] (ع مص ) مبالغه نمودن در شستن اندام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پاک گردانیدن گناه و جز آن : غسل اﷲ حوبک ؛ ای