26 فرهنگ

2772 مدخل


ترجمه مقاله

تعظیم

ta'zim

۱. بزرگ ‌کردن؛ بزرگ داشتن.
۲. احترام ‌کردن؛ کرنش‌ کردن؛ سر فرود آوردن پیش کسی به‌رسم احترام.

۱. احترام، اعظام، بزرگداشت، تکریم، حرمت، کرنش ≠ تحقیر
۲. احترام کردن، بزرگ داشتن، حرمت گذاشتن، کرنش کردن

bow, congé