26 فرهنگ

435 مدخل


ترجمه مقاله

تعاون

ta'āvon

به هم کمک ‌کردن؛ یکدیگر را یاری ‌کردن؛ مددکاری‌ کردن.

همیار

۱. تعاضد، خودیاری، دستگیری، همدستی، همیاری، یاری
۲. خودیاری کردن، همیاری کردن

co-operation, cooperation