تعلغتنامه دهخداتع. [ ت َ ] (علامت اختصاری ) بجای تعالی نویسند. (ناظم الاطباء). رمز است از تعالی . و رجوع به همین کلمه شود.
تعلغتنامه دهخداتع. [ ت َع ع ] (ع مص ) درماندن در سخن . || درشکوخیدن ستور در ریگ . || سست شدن و فروهشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سست شدن . (از اقرب الموارد). || قی کردن
تالغتنامه دهخداتا. (ع حرف ) اسم اشاره است برای مفرد مونث . تثنیه ٔ آن «تان » و جمع آن «اولاء» است . گاهی «ها» تنبیه به اولش افزوده گردد چون : هاتا، هاتان ، هؤلاء. اگر در مخاط
تالغتنامه دهخداتا. [ تَل ْ لا هَِ ] (ع سوگند) (از: ت + اﷲ) ت ، حرف قسم عربی است که در اول اﷲ درآید و آنرا جر دهد و در فارسی مرادف باﷲ، واﷲ، قسم بخدا، بخدا قسم ، سوگندی با خدای
تعنزلغتنامه دهخداتعنز. [ ت َ ع َن ْ ن ُ ] (ع مص ) اجتناب از مردم و دوری گزیدن از آنان . (از اقرب الموارد).
تعةلغتنامه دهخداتعة. [ ت َع ْ ع َ ] (ع مص ) تَعَّ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). سست شدن و فروهشتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || قی کردن . (منتهی الارب
تعنزلغتنامه دهخداتعنز. [ ت َ ع َن ْ ن ُ ] (ع مص ) اجتناب از مردم و دوری گزیدن از آنان . (از اقرب الموارد).
تعانیقلغتنامه دهخداتعانیق . [ ت َ ] (ع مص ) ج ِ تعنوق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به تعنوق شود.