تصوریلغتنامه دهخداتصوری . [ ت َ ص َوْ وُ ] (ص نسبی ) منسوب به تصور. خیالی . وهمی . (ناظم الاطباء). || مقابل تصدیقی . رجوع به تصور (اصطلاح منطق ) شود.
تصوریدیکشنری فارسی به انگلیسیaerial, fancy, fantastic, ideal, imaginary, insubstantial, notional, subjective, unsubstantial, visionary
تاوریدهلغتنامه دهخداتاوریده . [ دَ ] (اِخ ) تلفظ ترکی «تورید» . رجوع به «قریم » و «کریمه » و «تورید» و قاموس الاعلام ترکی شود.
تاوریدهلغتنامه دهخداتاوریده . [ وَ دَ ] (ن مف ) بمعنی عارض شده باشد. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). این کلمه از برساخته های فرقه ٔ آذرکیوان است . محمد معین در حاشی
تروریسملغتنامه دهخداتروریسم . [ ت ِ رُ ری ] (فرانسوی ، اِ) اصل حکومت وحشت و فشار. || اصول حکومتی که در فرانسه از 1793تا 1794 م . مستقر بود. || در زبان فارسی این کلمه باصلی اطلاق می
بدتنانگاریbody image distortionواژههای مصوب فرهنگستانتصوری نادرست که شخص از وضعیت رشد و تغییرات بدنی خود دارد
تصور طبقاتیclass imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصوری که افراد یک طبقۀ اجتماعی از خود یا از افراد دیگر طبقات اجتماعی دارند
تنانگارهbody imageواژههای مصوب فرهنگستان[تغذیه] تصوری که شخص از وضعیت رشد و تغییرات بدنی خود دارد [روانشناسی] تصویری ذهنی که فرد از بدن خود بهعنوان یک کل دارد