تسلبلغتنامه دهخداتسلب . [ ت َ س َل ْ ل ُ ] (ع مص ) جامه ٔ سوگ پوشیدن زن بر شوی و غیر آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
تسلیبلغتنامه دهخداتسلیب . [ ت َ ] (ع مص ) سلاب پوشانیدن کسی را. (ناظم الاطباء). لباس عزا پوشانیدن کسی را. (منتهی الارب ). سلاب وجامه ٔ ماتم پوشانیدن کسی را. (ناظم الاطباء). لباس عزا پوشانیدن زن را. (از متن اللغة). || مردن بچه ٔ زن یا ناقه یا بچه ٔ ناتمام انداختن زن یا ناقه . (از قطرالمحیط) (از
تصلبلغتنامه دهخداتصلب . [ ت َ ص َل ْ ل ُ ] (ع مص ) سختی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سخت و محکم شدن . (آنندراج ). سخت شدن . (از اقرب الموارد).- تصلب شرایین ؛ سخت شدن شریانها که نوعی بیماری است .
تصلیبلغتنامه دهخداتصلیب . [ ت َ ] (ع مص ) بر دار کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (دهار) (آنندراج ). بر دار کشیدن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || صلیب ساختن مسیحی با دست بر خود. (از اقرب الموارد). چلیپا ساختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاط
تصلبفرهنگ فارسی عمیدسخت شدن؛ سفت شدن.⟨ تصلب شرائین: (پزشکی) سفت و ستبر شدن دیوارۀ سرخرگها و تنگ شدن راه جریان خون که ممکن است باعث فشارخون شود و بیشتر مربوط به پیری و سالخوردگی است.
سختسرخرگی پیرانهsenile arteriosclerosisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سختسرخرگی که در سن پیری رخ میدهد متـ . تصلب شرایین پیرانه
تصلبلغتنامه دهخداتصلب . [ ت َ ص َل ْ ل ُ ] (ع مص ) سختی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سخت و محکم شدن . (آنندراج ). سخت شدن . (از اقرب الموارد).- تصلب شرایین ؛ سخت شدن شریانها که نوعی بیماری است .
تصلبفرهنگ فارسی عمیدسخت شدن؛ سفت شدن.⟨ تصلب شرائین: (پزشکی) سفت و ستبر شدن دیوارۀ سرخرگها و تنگ شدن راه جریان خون که ممکن است باعث فشارخون شود و بیشتر مربوط به پیری و سالخوردگی است.
متصلبلغتنامه دهخدامتصلب . [ م ُ ت َ ص َل ْ ل ِ ] (ع ص ) سختی کننده در کار: المتصلب فی اموره . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تشدد و تصلب شود.
تصلبلغتنامه دهخداتصلب . [ ت َ ص َل ْ ل ُ ] (ع مص ) سختی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سخت و محکم شدن . (آنندراج ). سخت شدن . (از اقرب الموارد).- تصلب شرایین ؛ سخت شدن شریانها که نوعی بیماری است .
تصلبفرهنگ فارسی عمیدسخت شدن؛ سفت شدن.⟨ تصلب شرائین: (پزشکی) سفت و ستبر شدن دیوارۀ سرخرگها و تنگ شدن راه جریان خون که ممکن است باعث فشارخون شود و بیشتر مربوط به پیری و سالخوردگی است.