تشیلغتنامه دهخداتشی . [ ت َ ] (اِ) خارپشت کلان را گویند که خارهای خود را مانند تیر اندازد و بعضی گویند به این معنی عربی است . (برهان ). خارپشت بزرگ را گویند که خارهای ابلق سیاه
تشیظملغتنامه دهخداتشیظم . [ ت َ ش َی ْ ظُ ] (ع مص ) شتاب کردن بر کسی در سخن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): تشیظم علیه بالکلام ؛ تخطرف . (از اقرب الموارد).
تشیینلغتنامه دهخداتشیین . [ ت َش ْ ] (ع مص ) نوشتن «شین » نیکو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).