وجه تمناییoptative moodواژههای مصوب فرهنگستانوجهی از فعل که برای بیان وضعیتی به کار میرود که منوط به درخواست تمنایی است
تاناکیللغتنامه دهخداتاناکیل . (اِخ ) زن تارکین قدیمی است که بر اثر لیاقت و نفوذ وی تارکین صاحب تاج و تخت گشت . پس از مرگ شوهرش در تحت سرپرستی «سرویوس تولیوس » درآمد. رجوع به تارکین
تاناایسلغتنامه دهخداتاناایس . (اِخ ) تانائیس . بزعم پیرنیا در تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1652 سیحون است که دیودور در (کتاب 17 بند 75) از آن ذکر میکند. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 2
وجه تمناییoptative moodواژههای مصوب فرهنگستانوجهی از فعل که برای بیان وضعیتی به کار میرود که منوط به درخواست تمنایی است
اعلافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام تثنایی، استثنا، ممتاز، درجهیک، تَرازاول، تک، بیهمتا، خیلی عالی، غایتِ خوبی، احسن، عالیه باشکوه، مجلل، سلطنتی، افسانهای تابناک، مشعشع