26 فرهنگ

10495 مدخل


تشریح کردن

نگیختن، زندیدن

۱. توضیحدادن، تبیین کردن، شرح دادن
۲. شرحه شرحه کردن، قطعه قطعه کردن، کالبد شکافی کردن

dissect, limn