تبعثقلغتنامه دهخداتبعثق . [ ت َ ب َ ث ُ ] (ع مص ) ریزان شدن آب از شکستگی کناره ٔ حوض و خم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
تبحثلغتنامه دهخداتبحث . [ت َ ب َح ْ ح ُ ] (ع مص ) کاویدن و تفتیش کردن از چیزی . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
تبحثرلغتنامه دهخداتبحثر. [ ت َ ب َ ث ُ ] (ع مص ) پراکنده گردیدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
تثقبلغتنامه دهخداتثقب . [ ت َ ث َق ْ ق ُ ] (ع مص ) سوراخ دار گردیدن . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سوراخ شدن . (آنندراج ). || سوراخ دار کردن . (از قطر المحیط)
تثقرلغتنامه دهخداتثقر. [ ت َ ث َق ْ ق ُ ] (ع مص ) تردد و ناشکیبائی . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
japesدیکشنری انگلیسی به فارسیجاپس، لطیفه، گول، شوخی، طعنه، دست انداختن شخص، فریب دادن، لطیفه زدن، مسخره کردن، گمراه کردن
تبعثقلغتنامه دهخداتبعثق . [ ت َ ب َ ث ُ ] (ع مص ) ریزان شدن آب از شکستگی کناره ٔ حوض و خم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
تبحثلغتنامه دهخداتبحث . [ت َ ب َح ْ ح ُ ] (ع مص ) کاویدن و تفتیش کردن از چیزی . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
تبحثرلغتنامه دهخداتبحثر. [ ت َ ب َ ث ُ ] (ع مص ) پراکنده گردیدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
تثقبلغتنامه دهخداتثقب . [ ت َ ث َق ْ ق ُ ] (ع مص ) سوراخ دار گردیدن . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سوراخ شدن . (آنندراج ). || سوراخ دار کردن . (از قطر المحیط)
تثقرلغتنامه دهخداتثقر. [ ت َ ث َق ْ ق ُ ] (ع مص ) تردد و ناشکیبائی . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).