تسه تسهلغتنامه دهخداتسه تسه . [ ت ِ س ِ ت ِ س ِ ] (اِ) نوعی مگس آفریقایی از جنس گلوسین که موجب انتشار بیماری خواب میگردند.
تسه تسهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهحشرهای افریقایی شبیه مگس که ناقل تریپانوزوم افریقایی است و با نیش زدن به انسان و بعضی جانوران آنها را به بیماری خواب مبتلا میکند.
تسه تسهلغتنامه دهخداتسه تسه . [ ت ِ س ِ ت ِ س ِ ] (اِ) نوعی مگس آفریقایی از جنس گلوسین که موجب انتشار بیماری خواب میگردند.
تسهللغتنامه دهخداتسهل . [ ت َ س َهَْ هَُ ](ع مص ) آسان شدن . (تاج المصادر بیهقی ). آسان و نرم شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آسان شدن کار. (از اقرب الموارد) (از
تسهوکلغتنامه دهخداتسهوک . [ ت َ س َ وُ ] (ع مص ) آهسته و سبک رفتن ستور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نرم رفتن . (اقرب الموارد) (از متن اللغة). || زشت رفتن . || تسهوک در رفتن کس
تسهیدلغتنامه دهخداتسهید. [ ت َ ] (ع مص ) بیخواب گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). بیخواب گردانیدن کسی و بیدار کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)