تزویدلغتنامه دهخداتزوید. [ ت َزْ ] (ع مص ) توشه دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عطا کردن زاد. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از ال
تذویدلغتنامه دهخداتذوید. [ ت َذْ ] (ع مص ) مبالغه ٔ ذود. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). راندن و دور کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
تاویدگیلغتنامه دهخداتاویدگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و کیفیت تاویده . رجوع به تاویدن و تابیدن شود.
تاویدنلغتنامه دهخداتاویدن . [ دَ ] (مص ) مبدل تابیدن . (فرهنگ نظام ). تابیدن . (ناظم الاطباء) (لسان العجم شعوری ج 1 ص 286). درخشیدن . (ناظم الاطباء). || پیچیدن . || گرم کردن . (نا
تاویدنیلغتنامه دهخداتاویدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) از «تاویدن » + «ی » (مزید مؤخر لیاقت ). تابیدنی . رجوع به تاویدن و تابیدن شود.
تاویدهلغتنامه دهخداتاویده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) از تاویدن ، مبدل تابیدن . تابیده . رجوع به تاویدن و تابیدن و تابیده شود.
تخویدلغتنامه دهخداتخوید. [ ت َخ ْ ] (ع مص ) به شتاب رفتن . (زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (المنجد). سریع رفتن . (المنجد) (اقرب الموارد). || نایل شدن به چیزی از
توشه دادنلغتنامه دهخداتوشه دادن . [ ش َ / ش ِ دَ ] (مص مرکب ) تزوید. (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). مزادة. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زاد و قوت دادن . آذوقه دادن : ماه به ماه می کند شا
تاویدگیلغتنامه دهخداتاویدگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و کیفیت تاویده . رجوع به تاویدن و تابیدن شود.
تاویدنلغتنامه دهخداتاویدن . [ دَ ] (مص ) مبدل تابیدن . (فرهنگ نظام ). تابیدن . (ناظم الاطباء) (لسان العجم شعوری ج 1 ص 286). درخشیدن . (ناظم الاطباء). || پیچیدن . || گرم کردن . (نا
تاویدنیلغتنامه دهخداتاویدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) از «تاویدن » + «ی » (مزید مؤخر لیاقت ). تابیدنی . رجوع به تاویدن و تابیدن شود.
تاویدهلغتنامه دهخداتاویده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) از تاویدن ، مبدل تابیدن . تابیده . رجوع به تاویدن و تابیدن و تابیده شود.