ترکمنواژهنامه آزادترکمن یعنی من ترک ام ترکمن از ترک ایمان گرفته شده ترکیمان ترکمان ترکمن ترکمن یعنی فقط من ترک ام یعنی بقیه ی ترک ها ناخالص هستند و تنها ترک خالص و نجیب ما هستیم
ترکمنفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. قوم سفیدپوست از نژاد ترک که در آسیای میانه، ترکمنستان، و شمال غربی ایران ساکن هستند.۲. هریک از افراد این قوم.
ترکمن خیللغتنامه دهخداترکمن خیل . [ ت ُ ک ِ م َ خ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بالاتجن است که در بخش مرکزی شهرستان شاهی و 6 هزارگزی باختر شاهی قرار دارد. آب آن ازنهر حبیب اﷲ و رودخانه ٔ
ترکمنستانلغتنامه دهخداترکمنستان . [ ت ُ ک َ م َ ن ِ ] (اِخ )یکی از جمهوریهای دولت اتحاد جماهیر شوروی که در ترکستان غربی و بر کنار دریای مازندران و شمال گرگان وخراسان و قسمتی از مرز ش
ترکمنیلغتنامه دهخداترکمنی . [ ت ُ ک َ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به ترکمن ، ترکمانی . چون قالیچه ٔ ترکمنی ، اسب ترکمنی و جز این ها. و رجوع به ترکمان و ترکمانی و ترکمن شود.
ترکمنیلغتنامه دهخداترکمنی . [ ت ُ ک ِ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان سیرچ است که در بخش شهداد شهرستان کرمان و 54 هزارگزی باختر شهداد بر سر راه مالرو سیرچ به کرمان است و 10 تن سکن
ترکمن خیللغتنامه دهخداترکمن خیل . [ ت ُ ک ِ م َ خ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بالاتجن است که در بخش مرکزی شهرستان شاهی و 6 هزارگزی باختر شاهی قرار دارد. آب آن ازنهر حبیب اﷲ و رودخانه ٔ
ترکمنیلغتنامه دهخداترکمنی . [ ت ُ ک َ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به ترکمن ، ترکمانی . چون قالیچه ٔ ترکمنی ، اسب ترکمنی و جز این ها. و رجوع به ترکمان و ترکمانی و ترکمن شود.