تروولغتنامه دهخداتروو. [ ت ْ رِ ] (اِخ ) مرکز شاهزاده نشین قدیمی دمب و اکنون مرکز بلوکی در ولایت بورگ است که در ایالت ان فرانسه واقع است و 3900 تن سکنه دارد.
ترووالغتنامه دهخداترووا. [ ] (اِخ ) تروا. رجوع به همین کلمه و ایران باستان ج 1 ص 342، 660، 661، 723، 765 و ج 2 ص 1092، 1213، 1246، 1351، 1755، 1948 و ج 3 ص 2063 و 2096 شود.
ترووهلغتنامه دهخداترووه . [ ت َ / ت ُ وَ / وِ ] (اِ) جفت را گویند و به عربی زوج خوانند. (برهان ) (از آنندراج ). زوج و جفت و دوگانه و دوتایی . (ناظم الاطباء). || فرد و یکتا. (ناظم
تروویل - سور - مرلغتنامه دهخداتروویل - سور - مر. [ ت ْ م ِ ](اِخ ) مرکز بخشی است در ولایت لیزیو واقع در ایالت کالاوادوس فرانسه که 6800 تن سکنه دارد. بندر کوچکی که مرکز فروش موز می باشد.
تاووشلغتنامه دهخداتاووش . (اِ صوت ) تاوش و صدا و آواز پای . (اشتینگاس ) (ناظم الاطباء). رجوع به تاوش شود.
تراولغتنامه دهخداتراو. [ ت َ ] (اِ) بمعنی تراوش است که از تراویدن و ترشح کردن باشد. (برهان ). ترشح و تراوش . (ناظم الاطباء). رجوع به تراوش و تراویدن و تَراب شود.
ترووالغتنامه دهخداترووا. [ ] (اِخ ) تروا. رجوع به همین کلمه و ایران باستان ج 1 ص 342، 660، 661، 723، 765 و ج 2 ص 1092، 1213، 1246، 1351، 1755، 1948 و ج 3 ص 2063 و 2096 شود.
ترووهلغتنامه دهخداترووه . [ ت َ / ت ُ وَ / وِ ] (اِ) جفت را گویند و به عربی زوج خوانند. (برهان ) (از آنندراج ). زوج و جفت و دوگانه و دوتایی . (ناظم الاطباء). || فرد و یکتا. (ناظم
تروویل - سور - مرلغتنامه دهخداتروویل - سور - مر. [ ت ْ م ِ ](اِخ ) مرکز بخشی است در ولایت لیزیو واقع در ایالت کالاوادوس فرانسه که 6800 تن سکنه دارد. بندر کوچکی که مرکز فروش موز می باشد.