ترخانلارلغتنامه دهخداترخانلار. [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آتش بیگ است که در بخش سراسکند شهرستان تبریز و در 30هزارگزی جنوب باختری سراسکند و 18هزارگزی شوسه ٔ سراسکند به سیاه چمن و 1
لقمانلغتنامه دهخدالقمان . [ ل ُ ] (اِخ ) (شیخ ...) اَتکه . پدر درویش عبداﷲ شاعر، از ترخانیان . (مجالس النفائس ص 112).
باتالغتنامه دهخداباتا. (اِخ ) نام یکی از دو کودک روستائی که از دسیسه ٔ اونک خان بر قتل چنگیزخان آگاه شد و به اطلاع وی رسانید. صاحب حبیب السیر آرد: اونک خان خاطر بر آن قرار داد ک
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ترخان . درحبیب السیر، نام وی ، با عنوان سیدی و امیر سیدی ذکر میشود و چنانکه از تضاعیف این کتاب برمی آید این مرد از شجعان و بزرگان زمان ا