ترانزیتلغتنامه دهخداترانزیت . [ تْرا / ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) مأخوذ از لاتینی ،بمعنی عبور کالا از کشوری به کشور دیگر بدون پرداخت حقوق عبور. صاحب فرهنگ نظام آرد: عبور مال التجاره ازمملکتی برای مملکت دیگر، مثال : دولت روس برای مال التجاره ٔ ایران در مملکت خود ترانز
ترانزیتفرهنگ فارسی عمید۱. (اقتصاد) عبور کالا از کشوری به کشور دیگر بدون پرداخت حق گمرک و مالیات.۲. عبور شخصی از کشوری با وسیلۀ نقلیه بدون توقف در آن.۳. (صفت) [عامیانه، مجاز] ویژگی وسیلۀ نقلیهای که برای رسیدن به کشوری حق عبور کردن از یک کشور دیگر را دارد.
ترانزیتفرهنگ فارسی معین(تِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - عبور کالا از کشوری به کشور دیگر بدون پرداخت گمرگ . 2 - بخشی از جابه جایی مسافر و کالا بین مبدأ و مقصد که مستلزم عبور از کشور ثالث باشد، گذری . (فره ).
طبقه ٔ ترانزیتوارلغتنامه دهخداطبقه ٔ ترانزیتوار. [ طَ ب َ ق َ / ق ِ ی ِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بر سلولهائی اطلاق میشود که در زیر طبقه ٔ مقاوم ساختمان بساک نباتات واقعند و رشد آنها از دیگر طبقات آن کمتر است . رجوع به گیاه شناسی ثابتی ص 46