ترامهلغتنامه دهخداترامه . [ تْرا / ت ِ م ِ ] (اِخ ) مرکز بلوکی است در ناحیه ٔ ماکون از ایالت سائون - اِ - لوار فرانسه .
تامةلغتنامه دهخداتامة. [ تام ْ م َ ] (ع ص ) تأنیث تام .ج ، تامات . رجوع به تام و تامات و فرهنگ نظام شود.
ترابهلغتنامه دهخداترابه . [ ت ِ ب َ / ب ِ ] (اِ) طعامی که آب بیش از حد در آن کرده باشند. با آبی بسیار، در حالی که کمی آب مطلوب است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
ترابةلغتنامه دهخداترابة. [ ت ُب َ ] (اِخ ) موضعی است به یمن . (منتهی الارب ). شهری به یمن ، و خارزنجی گوید وادیی است . (معجم البلدان ).
ترادهلغتنامه دهخداتراده . [ ت َرْ را دَ / دِ ] (اِ) قایق و کرجی و گمی . (ناظم الاطباء). رجوع به طرادة شود.
تامةلغتنامه دهخداتامة. [ تام ْ م َ ] (ع ص ) تأنیث تام .ج ، تامات . رجوع به تام و تامات و فرهنگ نظام شود.
ترابهلغتنامه دهخداترابه . [ ت ِ ب َ / ب ِ ] (اِ) طعامی که آب بیش از حد در آن کرده باشند. با آبی بسیار، در حالی که کمی آب مطلوب است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
ترابةلغتنامه دهخداترابة. [ ت ُب َ ] (اِخ ) موضعی است به یمن . (منتهی الارب ). شهری به یمن ، و خارزنجی گوید وادیی است . (معجم البلدان ).
ترادهلغتنامه دهخداتراده . [ ت َرْ را دَ / دِ ] (اِ) قایق و کرجی و گمی . (ناظم الاطباء). رجوع به طرادة شود.