۱. ابزاری که بهوسیلۀ آن پستی و بلندی سطح چیزی را معلوم میکنند، و آن عبارت از یک لولۀ شیشهای است که مایعی با یک حباب هوا در آن وجود دارد و آن را در یک قاب یا پایۀ چوبی یا فلزی قرار داده و هرگاه آن را روی یک سطح افقی و هموار بگذارند حباب هوا در وسط تراز میایستد و اگر در جای ناهموار و پست و بلند بگذارند حباب هوا به طرف راست یا چپ میرود.
۲. (بانکداری) مبلغی معادل اختلاف بدهکار و بستانکار در حساب.
۳. [قدیمی] زردوزی جامه.
۴. [قدیمی] پارچۀ ابریشمی.
۵. [قدیمی] نقشونگار پارچه.
۶. [قدیمی] زینت؛ آرایش.
〈 تراز کردن: (مصدر متعدی)
۱. معلوم کردن پستیوبلندی سطح چیزی بهوسیلۀ تراز.
۲. هموار ساختن و برابر کردن پستیوبلندی سطح زمین یا چیز دیگر.
۱. همسطح، هموار
۲. آلت سنجش همواری سطح، سطحنما
۳. آرایش، زینت،
۴. زردوزی، نقشونگار
۵. بالانس، تساوی، تعادل، مفاصاحساب، میزان، موازنه
۶. صنوبر ≠ ناهموار
flush, even, level, spirit level