تدییدلغتنامه دهخداتدیید. [ ت َدْ ] (ع مص ) گرم افتادن در طعام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تاییدنلغتنامه دهخداتاییدن . [ دَ ] (مص ) شباهت داشتن و مشابه بودن .(ناظم الاطباء) (از لسان العجم شعوری ج 1 ورق 286).
تاییدنلغتنامه دهخداتاییدن . [ دَ ] (مص ) تائیدن . گذاردن . صبر کردن : بتا؛ بگذار. رجوع به تائیدن در همین لغت نامه شود.
تحییدلغتنامه دهخداتحیید. [ ت َح ْ ] (ع مص ) بریدن دوال را بندی دار. یقال : قد السیر فحیده . (منتهی الارب ). برجسته کردن و گره دار نمودن : قد السیر فحیده ُ تحییداً؛ اذا جعل فیه حی
تدویدلغتنامه دهخداتدوید. [ ت َدْ ] (ع مص ) گرم درافتادن طعام . (تاج المصادر بیهقی ). گرم در طعام افتادن . (زوزنی ). گرم ناک شدن طعام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ا
تدییثلغتنامه دهخداتدییث . [ ت َدْ ] (ع مص ) رام کردن . (تاج المصادر بیهقی ). رام و نرم گردانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || مجرب
تاییدنلغتنامه دهخداتاییدن . [ دَ ] (مص ) شباهت داشتن و مشابه بودن .(ناظم الاطباء) (از لسان العجم شعوری ج 1 ورق 286).
تاییدنلغتنامه دهخداتاییدن . [ دَ ] (مص ) تائیدن . گذاردن . صبر کردن : بتا؛ بگذار. رجوع به تائیدن در همین لغت نامه شود.
تحییدلغتنامه دهخداتحیید. [ ت َح ْ ] (ع مص ) بریدن دوال را بندی دار. یقال : قد السیر فحیده . (منتهی الارب ). برجسته کردن و گره دار نمودن : قد السیر فحیده ُ تحییداً؛ اذا جعل فیه حی
تدویدلغتنامه دهخداتدوید. [ ت َدْ ] (ع مص ) گرم درافتادن طعام . (تاج المصادر بیهقی ). گرم در طعام افتادن . (زوزنی ). گرم ناک شدن طعام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ا
تدییثلغتنامه دهخداتدییث . [ ت َدْ ] (ع مص ) رام کردن . (تاج المصادر بیهقی ). رام و نرم گردانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || مجرب