تدبرلغتنامه دهخداتدبر. [ ت َ دَب ْ ب ُ ] (ع مص ) به اندیشه از پی کاری فراشدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). بیندیشیدن . (دهار). پس کار اندیش
تدبرفرهنگ مترادف و متضاد۱. ژرفبینی، ژرفنگری ۲. اندیشه، تامل، تعقل، تعمق، تفکر ۳. چارهاندیشی، ژرفاندیشی
لَا يَتَدَبَّرُونَفرهنگ واژگان قرآنتدبّر نمی کنید - نمی اندیشید - مو به مو مورد بررسی قرار نمی دهید(کلمه تدبر که فعل يتدبرون مشتق از آن است به معناي اين است که چيزي را بعد از چيز ديگر بگيريم و در
لَمْ يَدَّبَّرُواْفرهنگ واژگان قرآنتدبّر نكرده ونمی کنند -نيانديشيده و نمی اندیشند - مو به مو مورد بررسی قرارنداده و نمی دهند(در اصل يتدبرو بوده كه تا به دال تبديل شده است از مصدر تدبر به معناي
يَدَّبَّرُواْفرهنگ واژگان قرآنتا تدبّر کنند (تدبر يعني اين که چيزي را بعد از چيز ديگر بگيريم و در مورد آيات شريفه ي قرآن کريم به معناي تامل در يک آيه بعد از آيهاي ديگر و يا تامل و دقتي ديگ