تیخهلغتنامه دهخداتیخه . [ خ ِ ] (اِخ ) الهه ٔ نیکبختی درنزد یونانیان . رجوع به کتاب یشتها ج 2 ص 314 شود.
طخیةلغتنامه دهخداطخیة. [ طَ / طِ / طُ ی َ ] (ع اِ) ابرپاره . || تاریکی . || (ص ) مرد گول . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، طخیون .
طیخةلغتنامه دهخداطیخة. [ طَ خ َ ] (اِخ ) جایگاهیست در اقاصی ذوالمروه بین ذی خشب و وادی القری . و این لفظ با حاء مهمله نیز آمده است . (از معجم البلدان ).