26 فرهنگ

6696 مدخل


تخمین

taxmin

۱. برآورد کردن.
۲. وزن یا اندازه یا بهای چیزی را از روی حدس و گمان معیّن کردن.
۳. به‌گمان سخن گفتن.

برآورد

ارزیابی، برآورد، تقریب، تقویم، حدس، سنجش، فرض، ورانداز

appraisal, estimate, estimation, guess, guesswork, judgment, reckoning