تخثیثلغتنامه دهخداتخثیث . [ ت َ ] (ع مص ) گردآوردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جمع کردن چیزی . (اقرب الموارد) (المنجد). || مرمت کردن چیزی . (ناظم الاطباء). ترمیم کردن چیزی .
تخثیرلغتنامه دهخداتخثیر. [ ت َ ] (ع مص ) سطبر و چغرات گردانیدن شیر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غلیظ گردانیدن شیر را. (اقرب الموارد).
تخثیملغتنامه دهخداتخثیم . [ ت َ ] (ع مص ) پهناور گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) (آنندراج ).
تخصصیسازی عمودیvertical specializationواژههای مصوب فرهنگستانافزایش ارتباط در زنجیرة فرایندهای تولید یک صنعت بهگونهای که هر کشور یا بنگاه در مرحلة خاصی از زنجیرة تولید تخصص داشته باشد
تخثیثلغتنامه دهخداتخثیث . [ ت َ ] (ع مص ) گردآوردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جمع کردن چیزی . (اقرب الموارد) (المنجد). || مرمت کردن چیزی . (ناظم الاطباء). ترمیم کردن چیزی .
تخثیرلغتنامه دهخداتخثیر. [ ت َ ] (ع مص ) سطبر و چغرات گردانیدن شیر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غلیظ گردانیدن شیر را. (اقرب الموارد).
تخثیملغتنامه دهخداتخثیم . [ ت َ ] (ع مص ) پهناور گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) (آنندراج ).