لغتنامه دهخدا
تخت . [ ت َ ] (اِ) اریکه و بدین معنی مشترک است در عربی و فارسی . (از آنندراج ) (از غیاث اللغات بنقل بهار عجم ). محل جلوس پادشاه در هنگام سلام . سریر. اورنگ . جَرد. اریکه . (ناظم الاطباء). تخت معمولی از چوب و جز آن مخصوص تخت سلطان نیست بلکه بر اثر کثرت استعمال بر آن غلبه کرده