خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخته نرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تَختَه
لهجه و گویش بختیاری
taxta 1. تخته چوب؛ 2. بخشى از زمین یا باغکرتبندى یا قسمتبندى شده.
-
تخته بشورندت
لهجه و گویش تهرانی
نفرین، کنایه از تخته مردهشوی
-
تخته پنجره
لهجه و گویش تهرانی
نیم هلالی مشبک شرابهدار از طلا
-
تخته پوست
لهجه و گویش تهرانی
زیرانداز درویشان
-
تخته ساطور
لهجه و گویش تهرانی
تخته ای که روی آن گوشت یا سبزی خرد میکنند
-
تخته شدن
لهجه و گویش تهرانی
تعطیل شدن محل کسب
-
تخته کردن
لهجه و گویش تهرانی
بستن (دکان)
-
در به تخته خوردن
لهجه و گویش تهرانی
به هر بهانه
-
در و تخته
لهجه و گویش تهرانی
اجزا
-
تخته بند،() شدن
لهجه و گویش تهرانی
مریض زمین گیر و بستری، سینه پهلو،چایمان سخت
-
تخته و الوار
لهجه و گویش تهرانی
چوب
-
تیر و تخته
لهجه و گویش تهرانی
وسایل چوبی نیمدار
-
یک تخته اش کم است
لهجه و گویش تهرانی
خل است
-
شلنگ تخته ،()انداختن،شلنگ انداختن
لهجه و گویش تهرانی
تند راه رفتن و جست و خیز،گام بلند