تحویل روی اسکلهdelivered ex quayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی قرارداد در تجارت بینالمللی که براساس آن کالا بر روی اسکله در بندر مقصد به خریدار تحویل داده میشود اختـ . تحویل راس DEQ
تحویل روی عرشهfree on boardواژههای مصوب فرهنگستاننوعی قرارداد در تجارت بینالمللی که براساس آن فروشنده کالا را بر روی عرشه در بندر مشخصی تحویل میدهد و خریدار موظف است باقی هزینههای پس از آن را تقبل کند اختـ
روز تحویللغتنامه دهخداروز تحویل . [ زِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روزی که در آن آفتاب در برج حمل داخل میشود. (ناظم اطباء). نوروز.
تحلیل رؤیاdream analysisواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن محتوای آشکار رؤیاها برای روشن ساختن انگیزههای نهفته یا معانی و بازنماییهای نمادین تفسیر میشود متـ . رؤیاکاوی تفسیر رؤیا dream interpretation
ابوالقاسملغتنامه دهخداابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) اسکافی . صاحب چهارمقاله گوید: اسکافی دبیری بود از جمله ٔ دبیران آل سامان رحمهم اﷲ. و آن صناعت نیکوآموخته بود و بر شواهق نیکو
اسوانلغتنامه دهخدااسوان . [ اُس ْ ] (اِ خ ) شهری بصعید مصر. (منتهی الارب ). شهری در مصر علیا. (دمشقی ). یاقوت گوید: شهری بزرگ و کوره ایست در آخر صعید مصر و اول بلاد نوبه بر ساحل
استانبوللغتنامه دهخدااستانبول . [ اِ تام ْ ] (اِخ ) استامبول . اسلامبول . اسطمبول . اسطنبول . قسطنطنیه . قسطنطینیه . بوزنطیا . سابقاً پایتخت دولت عثمانی و یکی از مشهورترین بلاد عالم
حبشهلغتنامه دهخداحبشه . [ ح َ ب َ ش َ ] (اِخ ) مملکت حبشستان . حبش . مملکت سیاهان . کشور سیاهان . حبشستان . آبی سینی . اتیوپی . کشور بزرگی است در خاور آفریقا، واقع در باختر باب